سجده بر خاک
شنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ
محکم میکوبد توی سر پسرش!
پسرک گریه کنان میگوید که به پدر خواهد گفت.
و مادر مهرش را از توی دستهای پسرک بیرون میکشد و به نماز می ایستد!!
و این سجده بر خاک است یا بر خدا؟!
کلمات کلیدی
بایگانی
- مرداد ۱۳۹۴ (۱)
- تیر ۱۳۹۴ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱)
- مهر ۱۳۹۳ (۱)
- مرداد ۱۳۹۳ (۱)
- تیر ۱۳۹۳ (۱)
- خرداد ۱۳۹۳ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۲)
- فروردين ۱۳۹۳ (۱)
آخرین مطالب
-
۹۴/۰۵/۱۵شادی ی ی ی
-
۹۴/۰۴/۱۵التماس دعا
-
۹۴/۰۲/۳۱ERROR
-
۹۳/۱۱/۱۴ما همه مان پیامبریم ..
-
۹۳/۰۷/۲۶سعادتمند با حسین (ع)
-
۹۳/۰۵/۰۳روزی که هستم ..
-
۹۳/۰۴/۲۶بیدارباش
-
۹۳/۰۳/۳۱مو سپید
-
۹۳/۰۳/۱۷عشق
-
۹۳/۰۳/۱۷درمانگاه
خاک...
پاسخ:
:(
:(
کاش کمی بیشتر حواسمان بود :(
تکیه گاه عزیز
راستش از وقتی که ادرستان را عوض کرده اید خیلی نیامده ام انگار هنوز عادت نکرده ام :)
پاسخ:
کاشکی :(
کاشکی :(
لطفا هرچه زودتر عادت بفرمایید .. انگیزه ام برا نوشتن بیشتر بشه :)
از مسلمانی انگار فقط به نماز ایستادنشو یاد گرفتیم .. خودم رو میگم.
:)
پاسخ:
مونده تا ما مسلمون بشیم!
مونده تا ما مسلمون بشیم!
در اون موردِ بخصوص هم حرفم هنوز همینه : بیخود! حیف که اون شکلکه رو ندارم!
سلام.
فکر نکنم اون مادر بوده...
تازه بچه ها سر سجاده مادر با خدا آشنا می شوند!
فکر نکنم اون مادر بوده...
تازه بچه ها سر سجاده مادر با خدا آشنا می شوند!
پاسخ:
مادری بود با رفتاری اشتباه.
مادری بود با رفتاری اشتباه.
سرجده بر خدا
:*
مگه غیر از اینه؟
من اون نیمه ی خالی لیوان رو دیدم :)
:*
مگه غیر از اینه؟
من اون نیمه ی خالی لیوان رو دیدم :)
پاسخ:
خب خوبه که دید وسیع تری پیدا کردی :))
خب خوبه که دید وسیع تری پیدا کردی :))
سلام. مطلب جدید کو پس؟
پاسخ:
من که مث شهریار نیستم روزی شیشصد تا شعر میگفت منم مطلب بذارم!!!! :)
من که مث شهریار نیستم روزی شیشصد تا شعر میگفت منم مطلب بذارم!!!! :)